باباى باران دلنوشته هاى من و دخترم
|
دخترم.... زیبایم.... تشنه بارانم، طعم غربت دارد، این دل بیمارم، چون تویى تسکینم، چون تویى درمانم، من تو را مى خواهم، تا کنى آرامم برچسبها: براى دخترمدلنوشتهعاشقانهغربت [ سه شنبه 91/12/1 ] [ 2:11 صبح ] [ Mahdinaseri ]
[ نظر ]
روزی چندبار دوستت دارم یک بار وقتی هوا برم می دارد، قدم می زنیم وقتی که خوابم می آید تو می ایی! یک بار وقتی که باران ناز می کند دل ناودان می شکند... می بارد وقتی که شب شروع می شود تمام می شود.یک بار دیگر هم دوستت دارم باقی روز را هنوز را.... گلی نوشت: تو می نویسی باران من خیس ازتو می شوم! پا نوشت : وقتی باهم راه می رویم باران می گیرد وانگشتانم جوانه می زند برچسبها: دلنوشتهعاشقانه [ دوشنبه 91/11/30 ] [ 4:30 عصر ] [ Mahdinaseri ]
[ نظر ]
........
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |